وقتی ماموران پلیس برای بازداشت یک سارق وارد خانه ای در حوالی میدان قزوین شدند، اسرار مخوفی را فاش کردند.
هویت دختر فراری کشته شده در خانه وحشت تهران شناسایی شد
در آن روز وقتی ماموران پلیس برای بازداشت یک سارق وارد خانه ای در حوالی میدان قزوین شدند، اسرار مخوفی را فاش کردند. خانه ای که دختری در آن کشته شد و جسد نایلونی او حدود ۴ماه در یکی از اتاق ها بود، دو دختر دیگر ماه ها در آنجا زندانی بودند و با حضور مأموران نجات یافتند.
متهم اصلی این پرونده مردی ۳۳ساله به نام سعید است که با معرفی پلیس، دختران فراری را فریب داده و به بهانه سرپناه دادن، آنها را به خانهاش میکشاند و به همراه خواهرش در آنجا زندانی میکرد.
کشف جسد نایلونی در خانه، احتمال قربانی شدن افراد دیگر را افزایش داد، اما با گذشت بیش از دو ماه، هیچ قتل دیگری در خانه پیدا نشد.
یکی از معماهای این پرونده سرنوشت دختری بود که جسدش در یک خانه وحشت پیدا شد.
هویت دختر فراری کشته شده در خانه وحشت تهران شناسایی شد
تحقیقات برای یافتن راه حلی برای این معما توسط تیم جنایی بهصورت ویژه ادامه داشت تا اینکه چند وقت قبل شماره تلفنی در خانه وحشت بهدست آمد که متعلق به زنی ساکن مشهد بود.
این زن به اداره آگاهی تهران احضار شد و در تحقیقات گفت: من مادر دختری به نام محبوبه هستم. او در سال ۶۸ متولد شد و یک بار ازدواج کرد اما به دلیل اختلاف با همسرش طلاق گرفت.
وی ادامه داد: محبوبه اردیبهشت امسال مفقود شد. چند روز بعد از ناپدید شدنش با من تماس گرفت و گفت که در تهران و در خانه یک افسر پلیس است. او حتی تلفن را به پسر داد و با من تلفنی صحبت کرد. آن پسر به من اطمینان داد که دخترم خوب است و مشکلی نخواهد داشت و من اصلاً فکر نمی کردم که او در یک خانه وحشت زندانی است. من با این تصور که حال دخترم خوب است اطلاعات دیگری در مورد ناپدید شدن دخترم به پلیس گزارش نکردم، اما اگر معلوم شود جسد پیدا شده در خانه وحشت متعلق به دخترم است، درخواست اشد مجازات برای متهم را خواهم داشت.
تمام اظهارات این زن با اطلاعات به دست آمده از خانه وحشت مطابقت داشت. حتی وقتی صدای سعید را شنید با اطمینان گفت این همان شخصی است که با او تلفنی صحبت کرده است.
با این حال، جسد باید باید هویت جسد تأیید میشد و تنها راه، انجام آزمایش دی انای بود.
با دستور قاضی معاینه انجام شد و روز دوشنبه اعلام شد که دیانای جسد با مادر محبوبه مطابقت دارد و بدین ترتیب مهمترین و اساسی ترین معمای این پرونده که شناسایی هویت مقتول بود، برطرف شد.