آفرینش ویرانگری: از جنبههایی تکاندهنده در یک رابطه مجازی تا پیامدهای ناگوار قتل و خیانت؛ پسر ۲۴ ساله در شرح جزئیات این جنایت تکان دهنده گفت: حدود یک سال پیش، در حین جستجو در شبکه اجتماعی اینستاگرام، با یک دختر آشنا شدم که خود را یک “بلاگر” معرفی میکرد.
آفرینش ویرانگری: از جنبههایی تکاندهنده در یک رابطه مجازی تا پیامدهای ناگوار قتل و خیانت!
به سرعت با او ارتباط برقرار کردم، اما نمیدانستم که آن دختر هویت واقعی خود را در فضای مجازی پنهان کرده است.
تصورم این بود که این دختر زیبا و مجرد است! بنابراین، من ارتباط عاشقانهام را با او ادامه دادم، اما “ف-ز” به آرامی هویت واقعی خود را فاش کرد. در آن زمان، برای من دیر شده بود و من دل به او بسته بودم!
هنگامی که متوجه شدم که او متاهل است و یک فرزند دختر دارد، در مردابی از عشق مجازی گرفتار شده بودم و نمیتوانستم او را رها کنم! در این شرایط، “ف-ز” از مشکلات خانوادگیاش برایم صحبت میکرد و ادعا میکرد که او با همسرش اختلافات شدیدی دارد و هراسی از او دارد که به حدی که همسرش او را مورد سوءاستفاده قرار میدهد!
از طرف دیگر، من که وابستگی زیادی به آن زن جوان پیدا کرده بودم، به نصیحت او پرداختم تا از طریق راههای قانونی طلاق بگیرد! حتی برای رسیدگی به پرونده طلاق، تلاش میکردم. اما “ف-ز” دوست داشت علاوه بر طلاق، حقوق قانونی را هم از همسرش بدزدد، به همین دلیل ماجرای طلاقشان به طول انجامید. در این مدت، او مدام سختیها و رنجهایش را برایم شرح میداد، تا اینکه در نهایت پیشنهاد قتل شوهرش را مطرح کرد.
جزييات اين حادثه
از ابتدا مخالفیت خود را نسبت به این اقدام بیان کرده بودم و سعی میکردم او را از این ماجرا منصرف کنم. اما در نهایت، با اصرارهای او موافقت کردم و این نقشه قتل را طراحی کردیم. ابتدا قصد داشتم که شوهر “ف-ز” را با استفاده از یک نوع گاز شیمیایی به قتل برسانم، تا جنایتی به نظر نیاید. بنابراین، همه جوانب را با یکدیگر بررسی کردیم. اما وقتی در نیمه شب به خانه ویلا وارد شدم و به طبقه دوم رفتم، متوجه شدم که تلاشهایم برای اجرای این طرح بیفایده بودهاند. به این دلیل که گاز در فضا منتشر شده بود، اما هیچ نتیجهای در قتل به وجود نیاورد.
در نهايت او را خفه کردم. سپس در کنار جسد نشستیم و نقشه دیگری برای پنهان ماندن جنایت کشیدیم.