به قتل رساندن یک بلاگر معروف توسط همسرش؛ زنی جوان متهم است به همکاری با مردی دیگری که او هم صفحه مدلینگ کودک دارد، شوهرش مهرداد را کشته و جسدش را از بین برده است. بعد از مفقود شدن مهرداد در زمانی که پلیس دنبال او میگشت دختر کوچکش افشا کرد مادرش با شخص دیگری مرتکب قتل شده است.
چطور قتل این بلاگر کشف شد؟
این پرونده با شکایت مادر بلاگر مهرداد تشکیل شد. این زن به ماموران گفت پسر ۳۵ سالهاش گم شده است پیدا نمیشد. او در شکایتی که به پلیس مطرح کرد گفت: پسرم مدتی است هیچ تماسی با من ندارد و تلفنش هم در دسترس نیست.
چند بار از همسرش لیدا پرسیدم مهرداد کجاست او گفت مهرداد یک نفر را در تصادف کشته و فرار کرده است، اما این سناریو باور کردنی نیست؛ چون تصادف فرار کردن ندارد. ضمن اینکه اگر فرار میکرد باز هم به زنگ میزد. من درخواست دارم پلیس این موضوع را پیگیری کند.
وقتی ماموران پلیس لیدا را بازجویی کردند او همان حرفها را تکرار کرد که به مادر شوهرش گفته بود و مدعی شد شوهرش فرار کرده است؛ اما دختر کوچک لیدا همه چیز را فاش کرد.
دختر کوچک چه گفت؟
مادر مهرداد مدتی بعد به پلیس مراجعه کرد و گفت نوه هشتسالهاش میگوید مادرش پدرش را به قتل رسانده است. او گفت: نوهام گفته لیدا با مردی غریب سراغ مهرداد رفته، او را کشته و بعد پیکر را از بین بردهاند.
پلیس دختر را بازجویی کرد. کودک هشتساله سخنانی را که به مادر بزرگش گفت، تایید کرد و به این دلیل لیدا بازداشت شد. لیدا در بازجوییها اعتراف کرد که با همدستی مردی به نام کاوه اقدام به قتل همسرش کرده است.
ماجرای قتل و دلیل این جرم
او گفت: شوهرم مهرداد بلاگر بود. ما با هم آشنا شدیم و ازدواج کردیم. از آنجا که من هم بلاگر معروفی بودم هر دومان در فضای مجازی فعالیت داشتیم. شوهرم بسیار بداخلاق بود، او فقط خشونت کلامی نداشت بلکه من و دخترم را کتک هم میزد.
تا اینکه به دلیل کار با یک صفحه در اینستاگرام آشنا شدم که مدیر آن خودش را ماهک معرفی کرد. او هم در حوزه مدلینگ کودک کار میکرد. قرار بود کارهای مشترک بکنیم و به واسطه صحبتهایی که با هم میکردیم من با او بیشتر آشنا شدم و از اینکه شوهرم خیلی اذیت میکند و کتکم میزند صحبت کردم.
تا اینکه متوجه شدم ماهک نام واقعی نیست و او یک مرد به نام کاوه است. ارتباط ما نزدیکتر شد و از کاوه خواستم شوهرم را تنبیه کند.
قرار بود ما مهرداد را بیهوش و آرایش کنیم و ازش فیلم بگیریم تا اگر دوباره من را اذیت کرد من هم فیلمها را در فضای مجازی منتشر کنم.
به مهرداد قرص خوابآور دادیم تا بتوانیم ازش فیلم بگیریم، اما یکدفعه مهرداد بیدار شد و کاوه هم با چاقو او را کشت. بعد جسد را در ماشین گذاشتیم و به بیابان بردیم و در آنجا کاوه پیکر را آتش زد.